بیا تا برآریم دستی ز دل که نتوان برآورد فردا ز گل
بیا تا تمام و جود خداوند را پرستش کنیم؛ زیرا بعد از مرگ فرصت چنین کاری را نداریم.
آرایه ادبی:
دل ß مجاز از وجود
دل به دست آوردن ß کنایه از مهربانی کردن
فردا ß مجاز از روز قیامت
گل ß مجاز از قبر
دل و گل ß جناس ناهمسان اختلافی
کریما، به رزق تو پروردهایم به انعام و لطف تو خو کردهایم
ای پروردگار بخشنده با روزی توپرورش یافته ایم، و به لطف و بخشش تو عادت کرده ایم
آرایه ادبی:
کریما ß پروردگارا (منادا است)
انعام، رزق و لطف ß مراعات نظیر
به و تو ß تکرار
چو ما را به دنیا تو کردی عزیز به عقبی همین چشم داریم نیز
تو ما را در دنیا عزیز و گرامی داشتی، و در جهان آخرت نیز همین چشم را داشته باش
آرایه ادبی:
چشم داشتن ß کنایه از امید داشتن
دنیا، عقبی ß تضاد و مراعات نظیر
ما، را ß جناس ناهمسان اختلافی
به لطفم بخوان و مران از درم ندارد به جز آستانت سرم
خدایا مرا با لطف و مهربانی خودبپذیر، و از درگاهت دور نکن زیرا من غیر از درگاه تو درگاه دیگری ندارم
آرایه ادبی:
در ß مجاز نزد، پیشگاه
سر ß مجاز از پیشانی
درم، سرم ß جناس ناهمسان اختلافی
چراغ یقینم فرا راه دار ز بد کردنم دست، کوتاه دار
خدایا نور بصیرت وایمان را در برابرم قرارده، مرا از انجام کارهای ناشایست دور کن
آرایه ادبی:
چراغ یقین ß اضافه تشبیهی
فرا راه دار ß کنایه از روشن کردن
دست کوتاه دار ß کنایه از بریدن
دست ß مجاز از وجود
دار ß ردیف و تکرار
خدایا به ذلت مران از درم که صورت نبندد دری دیگرم
خدایا مرا با خواری و پستی از درگاهت دور نکن زیرا هیچ در گاهی جز درگاه تو برای من قابل تصور نیست
آرایه ادبی:
در ß مجاز از درگاه
دری دیگر ß مجاز از درگاهی دیگر
صورت نبندد دری دیگر ß کنایه از نپذیرفتن
در ß تکرار
دیگر آرایه های ادبی متن:
توفیق و شکست ß تضاد
روزی کن، عطا کن ß کنایه از ببخشای
زیستن و مردن ß تضاد
روشنایی ß کنایه از هدایت، راهنما
خفتگان ß کنایه از انسان های غافل و بی خبر
خفتگان و بیداران ß تضاد